۱۳۹۱ مهر ۱۱, سه‌شنبه

مرگ

آی مرگ، آی مرگ . . . راستی چهره ی تو چه رنگیست...

۱۳۸۹ تیر ۱۸, جمعه

رنگین کمون

از وقتی تابستون اومده ،
هر روز صبح
یه رنگین کمون
که بر خلاف بقیه رنگین کمونا
تو راه پله خاکستری مترو خونه داره
بهم لبخند میزنه

۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

وداع با اسلحه/یک

...و مست شدم و برای کشیش شرح می دادم که
چطور ما کارهایی که میخواهیم بکنیم، نمی کنیم; و دیگر هرگز آن کارها را نمی کنیم.

وداع با اسلحه-ارنست همینگوی

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

راز فال ورق/ یک

سفارش من به همه ی کسانی که می خواهند خود را پیدا کنند این است :درست همان جایی که هستید بمانید. در غیر اینصورت در معرض خطر بزرگ گم کردن خود برای همیشه قرار خواهید گرفت.

راز فال ورق - یوستین گوردر

۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

صبح

صبح شده
و نور آفتاب
راهشو
به اتاق من هم
پیدا کرده

۱۳۸۸ فروردین ۱۸, سه‌شنبه

خداااااا

خدایا

۱۳۸۷ اسفند ۲۹, پنجشنبه

پنجره ی دو جداره

همین جا اعلام میکنم که با هر گونه پنجره ی دو جداره مخالفم
این جدار رو که پاک کنی
اون یکی جدار رو هم که پاک کنی
لکه ها از بین دو تا جدار باهات بای بای میکنن

۱۳۸۷ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

سبزه

دیروز یه مشت عدس ریختم تو آب
که بشه سبزه ی اولین سفره ی هفت سین مشترک ما
هامن و من

۱۳۸۷ دی ۱۹, پنجشنبه

دوشنبه

هامن
یه گلدون پیچک سبز برام خریده
هر دوشنبه
بهش آب میدم
می خوام یادم بمونه که
من هم باید بزرگ بشم

خونه

بالاخره رسیدم خونه
آرومم و سیراب
دوباره شروع می کنم